روانشناس یونگی در اصفهان،آرکی تایپ هستیا
موضوع: تحلیلی بر آرکیتایپ هستیا از منظر دکتر سمیرا توکلی روان کاو و طرحواره درمانگر
اگر شما نیز در شلوغترین لحظات احساس نیاز به آرامش درونی پیدا میکنید؛ اگر خلوت و تنهایی را فرصتی برای بازگشت به خویشتن وآگاهی ازخود میدانید، نه نشانهای از انزوا؛ اگر خانه برایتان تنها یک مکان فیزیکی نیست، بلکه پناهگاه امنی است که در آن معنا، نظم و حضور عمیقتری از زندگی را احساس میکنید؛ اگر توجه و تأیید دیگران برایتان در اولویت نیست و بیشتر به رضایت درونی و سکوت ذهنی دل میسپارید، به احتمال زیاد کهنالگوی فعال در روان شما، «هستیا» است.
هستیا، یکی از الهههای باستانی در اساطیر یونان، تجسم آتشدان مقدس، سکوت معنوی و تمرکز درونیست. او برخلاف بسیاری از الهههای دیگر که درگیر رقابت، عشق، یا قدرت بودند، راهی متفاوت را انتخاب کرد؛ راهی که در آن آرامش، پایداری و حضور بیصدا اما عمیق، معنا مییابد. کهنالگوی هستیا در روان زنان (و حتی مردان) امروز، میتواند نماد نیرویی باشد که به درون نگاه میکند، نه به بیرون؛ نیرویی که به جای رقابت، تعمق میکند؛ و به جای نمایش، سکوت را برمیگزیند.

در این نوشتار، به بررسی ابعاد مختلف این آرکیتایپ، نمودهای رفتاری آن، و نقشی که میتواند در رشد روانی و معنوی انسان امروز ایفا کند، از منظر دکتر سمیرا توکلی روانشناس یونگی و روان کاو میپردازیم
داستان اساطیری کهنالگوی هستیا
در این بین به بیان داستان اسطوره ای کهن الگوی هستیا میپردازیم:
در بلندای کوه المپ، جایی میان خدایان پرشکوه و پرهیاهو، الههای حضور داشت که نه در پی قدرت بود، نه شهرت، و نه عشقهای پرآوازه. هستیا، نخستین فرزند کرونوس و رئا، خواهر زئوس، پوزیدون، هادس، دیمیتر و هرا، الههی آتشدان مقدس و نگهبان خانه و خانواده بود.
او، همچون دیگر فرزندان کرونوس، در لحظهی تولد بلعیده شد، چرا که کرونوس از پیشگوییای بیم داشت که یکی از فرزندانش او را سرنگون خواهد کرد. سالها بعد، با فریبکاری زئوس و کمک رئا، هستیا به همراه دیگر خدایان از شکم پدر رهایی یافت و به عنوان یکی از دوازده خدای المپ جای گرفت.
اما هستیا برخلاف دیگران، به دنبال جایگاه اجتماعی یا قدرت نبود. نه در جنگها شرکت کرد، نه به دسیسههای سایر خدایان و الهه ها پیوست، و نه حتی به عشقورزی روی آورد. پوزیدون، خدای دریا، و آپولو، خدای خورشید و هنر، هر دو خواستار ازدواج با او شدند، اما هستیا با آرامشی کمنظیر، سوگند باکرهگی ابدی یاد کرد و تمام وجود خود را وقف نگهداری از آتش مقدس خانهها، معابد و شهرها نمود.
در هر معبدی، آتشی به نام او روشن نگه داشته میشد؛ و در هر خانهای، حضور معنوی او بهواسطهی شعلهی آتشدان حس میشد. او الههای بود که هیچ معبدی مجلل برای خود نداشت، زیرا باور بر آن بود که او در مرکز هر خانه و قلب هر انسانی ساکن است.
در مقطعی از زمان، زمانی که دیونیسوس، خدای سرمستی و شور، خواهان ورود به حلقهی خدایان المپ شد، هستیا داوطلبانه جای خود را واگذار کرد، بیآنکه اعتراضی کند؛ گویی باز هم طبیعت او، فداکاری بیادعا و سکوتی عمیق بود.
هستیا در اسطورهها با آرامش، حضور بیکلام، تمرکز درونی و پیوند با مکان مقدس درون انسان شناخته میشود. او یادآور این حقیقت است که گاه قدرت واقعی، در نداشتن قدرت بیرونیست؛ و گاه تأثیر عمیق، در همان حضوریست که فریاد نمیزند، اما همواره هست.
ویژگی های کلی آرکیتایپ هستیا از منظر دکتر سمیرا توکلی روانشناس و درمانگر فردی در اصفهان
۱. درونگرایی و زندگی معنوی
زنی که آرکیتایپ هستیا در وجودش فعال است، معمولاً شخصیتی درونگرا، متفکر و آرام دارد. او علاقمند به خلوت، سکوت و زندگی همراه با تعمق و درون نگریست اغلب ترجیح میدهد بهجای حضور در جمعهای پرهیاهو، در فضای امن و آشنای ذهن یا خانهاش بماند. او به تجربههای معنوی، مراقبه و سکوت درونی علاقهمند است و زندگی را از منظر معنا و آگاهی مینگرد.
۲. استقلال عاطفی و بینیازی از تأیید بیرونی
این زن معمولاً بهطور طبیعی مستقل است، چه از نظر فکری و چه از نظر احساسی. او نیازی به وابستگی ندارد و بهدنبال تأیید یا توجه دیگران نیست.
در روابط، ممکن است ترجیح دهد تنها باشد یا درگیر رابطهای ساده و عمیق شود که در آن هیاهو و وابستگی عاطفی زیاد وجود ندارد.
۳. حضور آرام و بیصدا
زنان دارای این کهنالگو معمولاً جذابیتی آرام، پنهان و بیادعا دارند. ممکن است کمحرف یا حتی سرد بهنظر برسند، اما حضورشان به اطرافیان احساس امنیت، ثبات و آرامش میدهد. آنها شنوندگان خوبی هستند و بدون دخالت یا قضاوت، فضای امنی برای دیگران فراهم میکنند.
۴. گرایش به سکوت، سادگی و خلوت
هستیا نماد آتشدان درونی است؛ یعنی تمرکز، حضور در لحظه و تقدس فضاهای شخصی. زن هستیا اغلب به محیطهای ساده، خلوت و منظم علاقهمند است. خانهاش را همچون پناهگاهی مقدس میبیند و در آن احساس پیوند عمیقتری با خود و زندگی دارد.
۵. چالشهای شخصیتی احتمالی
در کنار تمام آرامش و عمق درونی، این زن ممکن است دچار انزوا، سکوت افراطی یا سختی در ابراز احساسات شود. گاهی هم بهدلیل تفاوت با ارزشهای جامعهی بیرونی (مثل برونگرایی، رقابتطلبی یا نمایشگری)، مورد بیتوجهی یا سوءتفاهم قرار میگیرد.
۶. تأثیرگذاری بیصدا اما عمیق
زن هستیا شاید در نگاه اول دیده نشود، اما حضورش ماندگار است. او نه اهل فریاد است، نه رقابت؛ اما میداند چگونه در سکوت بدرخشد و چگونه عمق حضورش را در دل انسانها جا بگذارد. او نماد زنیست که در سکوت، خود را بازمییابد و دیگران را آرام میکند.
مراحل زندگی آرکیتایپ هستیا از منظر دکتر سمیرا توکلی دکترای تخصصی روانشناسی و لایف کوچینگ
۱. دوران کودکی: جستجوی آرامش و انسجام درونی
در دوران کودکی، زنان با آرکیتایپ هستیا از نگاه دکتر سمیرا توکلی روانشناس ممکن است از همان ابتدا علاقهای به سکوت و خلوت نشان دهند. این زنان معمولاً از شلوغیها و هیاهوی محیط اجتماعی گریزان هستند و ترجیح میدهند در دنیای خود، در کنار خانواده یا در طبیعت، آرامش پیدا کنند. آنها در این مرحله، حس امنیت و آرامش را از محیط اطراف خود میگیرند و معمولاً خانواده و خانه برایشان مکانی امن و مقدس به شمار میرود.
۲. نوجوانی: جستجوی هویت و استقلال درونی
از نگاه دکتر سمیرا توکلی روان کاو و درمانگر فردی، نوجوانی یک زن دارای آرکیتایپ هستیا را اینگونه شرح میدهند:
در دوران نوجوانی، زنانی که کهنالگوی هستیا در آنها فعال است، شروع به جستجوی هویت خود میکنند. برخلاف دیگران که ممکن است تحت تأثیر فشارهای اجتماعی و خانوادگی قرار گیرند، زن با آرکیتایپ هستیا تمایل به استقلال و حفظ حریم و فضای خصوصی دارد. او ممکن است از تجمعات اجتماعی، دورهمی ها و مهمانی ها دوری کند و تمایل به مشغول شدن به فعالیتهایی مانند مطالعه، هنر یا تفکر معنوی داشته باشد. این مرحله، آغاز تفکر عمیق و تأمل درونی او است.
۳. بلوغ: انتخاب مسیر سکوت و تمرکز
دکتر سمیرا توکلی درمانگر روان پویشی و دکترای تخصصی روانشناسی
در دوران بلوغ، زن هستیا بهطور کاملتر به مسیر خود و به سکوت معنویاش میرسد. او در این مرحله ممکن است با فشارهای اجتماعی، انتظارات دیگران یا پیشنهادهای روابط عاطفی و حرفهای روبهرو شود، اما او به جستجوی پایداری و آرامش درونی میپردازد. زن هستیا ممکن است تصمیم بگیرد که زندگی فردی را پیش بگیرد و به هیچ عنوان از مسیر معنوی و درونی خود منحرف نشود. در این مرحله، او ممکن است آتشدان درونی خود را روشن نگه دارد و در مقابل هیاهوی دنیای بیرون، سکوت را انتخاب کند.
۴. میانهزندگی: رسیدن به پختگی درونی و آرامش عمیق
دکتر سمیرا توکلی دکترای تخصصی روانشناسی و مربی توسعه ی فردی ( لایف کوچینگ) دوران میانسالی یک زن هستیا به این شرح توضیح می دهند
در میانهی زندگی، زن با آرکیتایپ هستیا به مرحلهای از پختگی درونی و آرامش عمیق میرسد. او بهطور کامل به ذات خود پی برده و از هر نوع وابستگی به تأیید بیرونی و فشارهای اجتماعی آزاد شده است. او میداند که قدرت واقعی در سکوت، حضور و ارتباط معنوی با خود است. این زن در میانهزندگی، ممکن است همچنان ترجیح دهد از رقابتها و درگیریهای بیرونی دور باشد و به دنبال زندگی ساده و مملو از معنای درونی باشد.
۵. سالهای پایانی زندگی: حکمت، فداکاری و هدایت معنوی
دکتر سمیرا توکلی روان تحلیگر و روانشناس یونگی دوران پایانی یا پیری کهن الگوی هستیا را بدین صورت شرح می دهد
در سالهای پایانی زندگی، زن هستیا به مرحلهای میرسد که حکمت و آرامش عمیقتری در او شکوفا میشود. او از تجربیات زندگی آموخته و به دیگران کمک میکند تا به آرامش و اتصال معنوی دست یابند. ممکن است او نقش یک راهنمای معنوی یا کسی که در سکوت و سادگی به دیگران هدایت میکند را ایفا کند. زن با کهنالگوی هستیا در این مرحله به تجربههای گذشتهاش نگاه میکند و درک عمیقی از آرامش و حضور دارد. او ممکن است همچنان در فضای شخصی خود به زندگی ادامه دهد، اما تأثیر معنوی و آرامشبخش او در اطرافیان محسوس است.
بررسی رابطه ی زن دارای کهن الگوی هستیا با سایر کهن الگو های زنانه از منظر و با تحلیل دکتر سمیرا توکلی درمانگر فردی و روانشناس بالینی :
-
1. هستیا و آتنا: عقل درونی در برابر عقل بیرونی
از منظر دکتر سمیرا توکلی دکترای تخصصی روانشناسی و هیبنوتراپ و روان کاو رابطه ی بین فردی هستیا وآتنا
به این شرح بیان میکنند:
آتنا مظهر عقل عملی، برنامهریزی، و موفقیت در دنیای مردسالار است. او در شهر، سیاست، و نبرد فعالیت دارد.هستیا مظهر تمرکز، مراقبه و عقل باطنیست؛ او خرد در سکوت است.
روابط کهنالگویی: اگر زنی درون خود ترکیب متعادلی از این دو انرژی داشته باشد، میتواند هم آرامش و تمرکز درونی (هستیا) و هم توانمندی و تفکر منطقی بیرونی (آتنا) را تجربه کند.
-
هستیا و آرتمیس: زن مستقلِ درون و بیرون
تحلیل روابط بین دو کهن الگوی هستیا و آرتمیس از منظر دکتر سمیرا توکلی
آرتمیس در طبیعت وحشی زندگی میکند، از زنان دیگر محافظت میکند، وحامی آن ها است و از وابستگی میگریزد.
هستیا در خانه است، اما نه به عنوان زن خانهدار سنتی، بلکه به عنوان منشا
معنوی و آرام در خانه.
روابط کهنالگویی: این دو آرکیتایپ با هم میتوانند پایهای برای زنان خودمختار و معنوی بسازند، زنانی که بدون نیاز به تأیید اجتماعی زندگی هدفمند دارند.
-
هستیا و دیمیتر: مراقبت از خانه در برابر مراقبت از فرزند
تحلیلی بر روابط بین دو زن دارای کهن الگوی هستیا و آرتمیس از منظر دکتر سمیرا توکلی
دیمیتر به معنای واقعی کلمه مادر است، پرورشدهنده، حمایتگر، اما به شدت وابسته به فرزندش.
هستیا مراقب آتشکده و فضای مقدس است، بدون وابستگی به انسان خاصی.
روابط کهنالگویی: وقتی یک زن میان نقشهای مادری و تمرکز بر مراقبت معنوی یا شخصی در نوسان است، این دو آرکیتایپ به شکل پیچیدهای وارد تعامل میشن.
-
هستیا و هرا: ساختار اجتماعی در برابر ساختار درونی
رابط بین هستا و هرا از دید دکتر سمیرا توکلی دکترای بالینی روانشناسی
هرا زن قانونی و همسر پادشاه خدایان است؛ به جایگاه، ازدواج، و قدرت اجتماعی اهمیت میدهد. و بسیار کمال گرا است.
هستیا بدون ازدواج و بینیاز از تأیید دیگران است.
روابط کهنالگویی: اگر زنی بخواهد بین انتخاب زندگی خانوادگی متعارف و زندگی معنادار شخصی تعادل برقرار کند، این دو انرژی درونش با هم وارد گفتوگو میشن.
-
هستیا و آفرودیت: سکوت در برابر شور
رابطه ی کهن الگوی زن هستیا با کهن الگوی آفرودیت از منظر دکتر سمیرا توکلی نویسنده ی چندین کتاب و مقاله در حوزه ی روانشناسی و درمانگر فردی
آفرودیت انرژی جنسی، الهام هنری، و عشق رها شدهست.
هستیا انرژی پاک، بیهوس، و متعالیست.
روابط کهنالگویی: آفرودیت با شهوت و خلاقیت بیرونی کار میکنه، هستیا با پاکی و تمرکز درونی. زنی که بتواند این دو را ترکیب کند، هم زیبا و الهامبخش است و هم عمیقاً متمرکز و آرام.
-
هستیا و پرسفون: مرکز ثابت در برابر مسیر تحول
روابط کهن الگوی زنانه ی هستیا با کهن الگوی پرسفون از منظر دکتر سمیرا توکلی روانشناس و لایف کوچینگ
پرسفون دختر معصوم است که پس از دزدیده شدن، ملکه جهان زیرین میشود؛ نماد دگردیسی روان.
هستیا از ابتدا تا انتها در جایگاه خود باقی میماند: نماد ثبات درون.
روابط کهنالگویی: این دو نمایانگر دو مسیر متفاوتاند: پرسفون درگیر سفر ناخودآگاه و بازگشت به خود است، هستیا همواره با خود یکیست.
ازدواج برای زن دارای کهن الگوی هستیا چگونه است؟
از منظر دکتر سمیرا توکلی درمانگر فردی زن هستیا در امر ازدواج این گونه عمل میکند
ازدواج از منظر زنانی که انرژی کهنالگوی هستیا درونشون فعاله، بهشکل عمیقی با مفاهیم استقلال درونی، معنا، سکوت، و پیوند معنوی در ارتباطه. بیایم به چند جنبهی مختلف نگاه کنیم:
-
هستیا و مفهوم ازدواج سنتی
زن هستیایی معمولاً نیاز روانی شدیدی به ازدواج یا تأیید از سوی مرد نداره.
او بهطور طبیعی به تنهایی، سکوت، مراقبه و زندگی معنوی گرایش داره.
پس ازدواج سنتی (که بر پایه وابستگی عاطفی و ساختار اجتماعی بنا شده)، ممکنه برایش جذاب نباشه یا حتا محدودکننده به نظر برسه.
-
هستیا و ازدواج مدرن (شریک معنوی)
زن هستیایی اگر وارد رابطه بشه، ترجیح میده شریکش فردی معنوی، درونگرا و حامی سکوت و استقلال او باشه.
ازدواج برای او بیشتر یک رابطهی درونی و معنویه تا یک ساختار اجتماعی یا ابزاری برای هویتبخشی.
در چنین ازدواجهایی، این زن:
حریم شخصی و تنهایی خودش رو حفظ میکنه. به دنبال رابطهای «آرام، عمیق، بدون جنجال و رشددهنده» میگرده.
ممکنه زندگی زناشویی سنتی (مثلاً مادر شدن، مسئولیتهای همسرداری روزمره) براش بیمعنا یا ثانویه باشه.
-
چالشهای رودر روی برای یک زن دارای آرکیتایپ هستیادر دنیای امروز
در فرهنگی که روی فعالیت اجتماعی، ارتباطگیری زیاد، و نقشهای بیرونی زن تأکید داره، زن هستیایی ممکنه غیرعادی یا منزوی به نظر بیاد.
ممکنه اطرافیان ازش بپرسن: «چرا ازدواج نمیکنی؟ چرا بچهدار نمیشی؟ چرا اینقدر تنها زندگی میکنی؟»
اما از منظر خودش، تنهایی او نه خلأ است و نه درد، بلکه فضایی مقدس برای بودن با خود است.
-
اگر ازدواج کند…
احتمالاً دیرتر از زنان دیگر ازدواج میکند.
بیشتر به دوستی عمیق و روحانی علاقه دارد تا نقشهای زن/شوهر سنتی.
ممکن است از همسرش فاصلهی روانی حفظ کند، نه از روی بیمحبتی، بلکه برای حفظ مرکز معنوی خود.
اگر شوهرش درک نکند، رابطهشان ممکن است از هم بپاشد، چون زن هستیایی نمیخواهد درونیترین لایههای خود را فدای خواستههای روزمره کند.
رشته های تحصیلی و شغلی مورد علاقه ی زن هستیا در دنیای امروز از منظر دکتر سمیرا توکلی نویسنده ی چندین مقاله و کتاب در عرصه ی روانشناسی و دکترای تخصصی روانشناسی
زن دارای کهنالگوی هستیا، شخصیتی درونگرا، آرام، مستقل و معنوی دارد. او به سکوت، تأمل، فضاهای خلوت و معناهای ژرف علاقهمند است. برخلاف بسیاری از زنانی که در جهان بیرون بهدنبال رقابت، ارتباطگیری گسترده یا تأیید اجتماعی هستند، زن هستیایی ترجیح میدهد با خویشتن خود در صلح باشد و در فضای درونی خود زندگی کند. این ویژگیها بر انتخابهای تحصیلی و شغلی او نیز اثرگذارند.
در حوزهی تحصیلی، زن هستیایی معمولاً جذب رشتههایی میشود که به نوعی با معنا، ذهن، روح و تأمل عمیق در ارتباط باشند. رشتههایی مانند فلسفه، الهیات، عرفان، مطالعات ادیان یا روانشناسی تحلیلی برای او جذاب هستند، زیرا امکان تفکر ژرف، جستوجوی حقیقت و کار درونی را فراهم میکنند. این رشتهها به او اجازه میدهند بدون فشارهای بیرونی، در خلوت خود به کشف مفاهیم بزرگ انسانی و معنوی بپردازد.
روانشناسی، بهویژه گرایشهای عمیق و تحلیلی مانند رواندرمانی یونگی، یکی دیگر از زمینههای بسیار مناسب برای زن هستیایی است. او شنوندهی خوبی است، قضاوت نمیکند، و توانایی زیادی در ایجاد فضای امن و قابل اعتماد برای دیگران دارد. کارهایی مانند مشاوره فردی، درمان روانی، یا حتی همراهی بیماران در فرآیندهای رشد شخصی و روحی، میتواند برای او رضایتبخش و معنادار باشد.
رشتههایی که به فرهنگ، مطالعه، و نوشتار مربوطاند نیز با روحیهی هستیا هماهنگ هستند. مطالعات ادبی، زبانشناسی، کتابداری، یا پژوهشهای فرهنگی از جمله فضاهایی هستند که او میتواند در آنها بدرخشد. او معمولاً عاشق کتاب، تحقیق و مطالعه است و از بودن در کتابخانه یا فضایهای آرام دانشگاهی لذت میبرد.
همچنین، رشتههایی که به سلامت جسم و روح انسان از منظر کلنگر (holistic) مینگرند نیز برای زن هستیایی بسیار مناسباند. یوگا، مدیتیشن، ماساژ درمانی، تغذیهی طبیعی، طب سنتی، و مربیگری معنوی از جمله زمینههایی هستند که میتوانند نیاز معنوی او به «شفابخشی» در سکوت و حضور را پاسخ دهند. این مسیرها بیشتر از آنکه به نمایش بیرونی نیاز داشته باشند، به خلوص درونی وابستهاند.
در برخی موارد، پرستاری یا مراقبت از دیگران نیز برای زن هستیایی مناسب است، بهویژه اگر در فضایی معنوی و آرام انجام شود. او ممکن است پرستاری باشد که با بیماران خاص یا سالمندان کار میکند، یا در مراکز مراقبت روحی مانند بیمارستانهای آرامستانی (hospice) فعالیت دارد. این نوع مراقبت، نه از جنس وابستگی عاطفی دیمیترگونه، بلکه از نوع حضور آرام و بیادعای هستیاست.
در مقابل، رشتههای ی که پر از رقابت، تعامل اجتماعی گسترده، سرعت بالا و فشارهای بیرونی هستند، برای زن هستیایی مناسب نیستند. مدیریت اجرایی، بازاریابی، حقوق، سیاست، بازیگری یا هر رشتهای که نیازمند حضور پررنگ اجتماعی یا رقابت شدید باشد، اغلب برای او خستهکننده، تهیکننده و ناسازگار با طبیعت درونیاش هستند.
نتیجه گیری:
در مجموع، زن دارای کهنالگوی هستیا در دنیای تحصیل بهدنبال رشتههایی است که او را به درون خود ببرد، نه به بیرون. او دوست دارد عمیق شود، معنای زندگی را کشف کند، در سکوت رشد کند و به دیگران در مسیر درونیشان یاری برساند. این زن، اگرچه ممکن است در دنیای شلوغ امروزی نامرئی به نظر برسد، اما حضورش مانند شعلهی آرام آتش، گرمکننده و پایدار است.
افراد معروف زن که دارای آرکیتایپ زنانه ی هستا بودن
دکتر سمیرا توکلی دکترای تخصصی روانشناسی در ادامه افراد معروف دارای کهن الگوی هستیا را معرفی میکنند
-
1. مریم مقدس (Mary the Mother of Jesus)
نه تنها یک شخصیت دینی مهم، بلکه نماد سکوت، تسلیم در برابر ارادهی الهی، پاکی و درونگرایی.
او فعالیت سیاسی یا اجتماعی ندارد؛ بلکه با حضورش، صبرش، و «بودن»ش، الگوی هستیا را منعکس میکند.
-
2. مادر ترزا (Mother Teresa)
زندگی وقف شده در خدمت بیادعا به دیگران، بدون نیاز به شهرت یا قدرت.
درونگرایی، سادهزیستی، سکوت و معنویت عمیق از ویژگیهای هستیایی اوست.
حضورش در جهان بهجای نمایش، با تاثیر آرام و ماندگار همراه بود.
-
امیلی دیکینسون (Emily Dickinson)
شاعر آمریکایی که بیشتر عمر خود را منزوی در خانه گذراند.
اشعارش سرشار از سکوت، معنویت، مرگ، و تأملات درونی است.
شخصیتی کاملاً درونگرا، بینیاز از دیدهشدن، و متصل به دنیای درونی.
-
سیمون ویل (Simone Weil)
فیلسوف، معلم و فعال اجتماعی فرانسوی با روحی شدیداً درونگرا و زاهدانه.
سادهزیستی، تفکر عمیق، گرایش به عرفان مسیحی و تلاش برای ادغام فلسفه و عمل اخلاقی.
او نه برای قدرت بلکه برای حقیقت زندگی میکرد، در سکوت و حضور.
-
سنت ترزای آویلا (Teresa of Avila)
عارف، راهبه و نویسندهی مسیحی در قرن ۱۶ میلادی.
با زندگی زاهدانه، مراقبه، تجارب عرفانی و نوشتههایی عمیق از معنویت، نمونهی زنی هستیایی در معنای کامل است.
او هستیا را با عنصر تحول روحی ترکیب میکرد.
-
جین گودال (Jane Goodall)
دانشمند رفتارشناسی حیوانات و فعال محیط زیست.
با وجود شهرت جهانی، زندگی ساده، ارتباط عمیق با طبیعت و تنهاییهای طولانی در جنگل، انرژی هستیایی قوی دارد.
بینیاز از قدرت یا رقابت، بیشتر در سکوت و احترام به حیات حرکت میکند.

نقاط قوت وضعف آرکیتایپ هستیا از منظر دکتر سمیرا توکلی مربی توسعه ی فردی (لایف کوچینگ) طرحواره درمانگر و روان کاو
نقاط قوت کهنالگوی هستیا از منظر دکتر سمیرا توکلی درمانگر فردی و روان تحلیلگر یونگی
-
درونگرایی عمیق و ارتباط با خود
هستیا توانایی نادری برای سکوت، حضور در لحظه، و اتصال به مرکز روان دارد. او خودش را از درون تغذیه میکند و وابسته به تأیید بیرونی نیست.
-
ایجاد فضای امن برای دیگران
زن هستیایی توانایی شگفتانگیزی برای ساختن “مکانهای مقدس” دارد—چه در خانه، چه در دل انسانها. حضورش آرامشبخش و شفابخش است.
-
پاکی و بینیازی از بازیهای قدرت
او اهل رقابت، کنترلگری یا درگیر شدن در بازیهای روانی نیست. هستیا با سکوتش قدرت دارد، نه با تسلط یا نمایشی بودن.
-
حضور ماندگار اما بیادعا
او دیده نمیشود، اما همیشه هست. مثل شعلهی آتش در خانه، مرکز را گرم نگه میدارد بدون آنکه خودش را به رخ بکشد.
-
حس معنوی و ارتباط با امر مقدس
هستیا الههی آتش مقدس است؛ نماد اتصال با روح، مراقبه، ریاضت و حضور در لحظه است. زنان هستیایی اغلب در مسیرهای معنوی رشد میکنند.
نقاط ضعف (سایهها) و چالشهای آرکیتایپ زنانه ی هستیا
-
انزواطلبی و گریز از ارتباطات انسانی
هستیا اگر بیشازحد فعال باشد، میتواند زن را بهسوی گوشهگیری، فاصله گرفتن از اجتماع و گریز از رابطه سوق دهد.
-
بیتفاوتی به خواستههای جسم یا عشق
هستیا بیش از حد معنوی است و گاهی نیازهای بدن، احساسات عاشقانه یا میل به لمس و عشق را سرکوب میکند.
-
نادیده گرفته شدن در جامعه
چون اهل خودنمایی و ابراز نیست، ممکن است دستاوردها یا حضورش دیده نشود، و احساس کند برای دیگران “نامرئی” است.
-
دشواری در بیان خواستهها یا مرزبندیها
هستیا چون درونی و ساکت است، ممکن است نتواند مرز مشخصی با دیگران داشته باشد یا از خودش دفاع کند.
-
بیحرکتی یا رکود روانی
در افراط، هستیا میتواند زن را به سمت ایستایی روانی یا حتی افسردگی آرام (و پنهان) بکشاند؛ جایی که هیچ چیز او را تحریک نمیکند و صرفاً «در خود بودن» کافی به نظر میرسد.
جهت رزرو مشاوره با دکتر سميرا توکلي باما تماس بگيريد
لينک اپارات دکترسميرا توکلي